عادت میکنم به داشتن چیزی و سپس نداشتنش ...
به بودن چیزی و سپس نبودنش ...
تنها عادت میکنم ...
اما فراموش نه !!
شبها زیر دوش آب سرد رها میکنم بغض زخم هایم را
در حالی که همه میگویند ...
خوش به حالش !!!
چه زود فراموش میکند .............!
به بودن چیزی و سپس نبودنش ...
تنها عادت میکنم ...
اما فراموش نه !!
شبها زیر دوش آب سرد رها میکنم بغض زخم هایم را
در حالی که همه میگویند ...
خوش به حالش !!!
چه زود فراموش میکند .............!